فیروزه جزیزه ی دوما  نام نویسنده ی این کتابِ تقریبا طنز است، که درباره ی زندگی خودش از وقتی که با پدرش در کودکی به امریکا سفر کرده و حالا که صاحب چند فرزند شده است. 

در هر قسمت داستان به یک ویژگی از کشور ایران و فرهنگ اون و همچنین رفتارهای پدر و مادرش که آمیخته با طنز بیان میشد را در قالب داستان هایی کوتاه کوتاه بیان می کند. از زمانی که وارد یک دبستان در امریکا شده و در اولین روز مدرسه مادر که از بچه کمتر از انگلیسی حرف زدن سر در می آورد همراه فیروزه وارد مدرسه می شود که البته فیروزه هم جوری رفتار می کرده که بچه ها پی نبرند که ایشان مادر اوست و در ادامه معلمشان از مادر فیروزه می خواهد که برود و روی نقشه کشور ایران را نشان دهد ولی عافل از اینکه مادر فیروزه هیچ یک از سخنان خانم معلم را نفهمیده و حال مادر از دختر می پرسد او چه می گوید؟ فیروزه جواب میدهد لابد از تو میخواهد که بروی روی نقشه ایران را نشان بدهی تا همکلاسی هایم کشور مرا روی نقشه ی جهان ببینند و.

 

در قسمتی دیگر از وضعیت پدر می گوید که کارمند شرکت نفت است و همواره حرف حرف خودش است و البته دخترش را دوست دارد بشرطی که توی یک مهمانی بزرگ خارجی گم شود تا او را پیدا کند و برایش عروسکی که در حالت عادی محال بود برایش بخرد در این لحظه ی شکوهمند برای دخترش بخرد. 

 

در قسمتی دیگر از زندگی خود و همسرش که اهل فرانسه است و همچنین نحوه ی برگزاری مراسم عروسیش حرف میزند.

 

داستان طنز جالبیه که به عنوان کاندیدای بهترین کتاب طنز آمریکا بوده و البته چیزی که منو جلب خودش کرد این بود که این کتاب هدیه ای بود از طرف یک کتابشناس خوب در زمینه ی رمان و داستان و من هم با لذت خواندمش. 

 

 


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

ایزوگام تبریز دفتر نقاشي در پناهِ خدا راهکار صنعت Brenda پزشکی و سلامت درالترجمه رسمی آنلاین Upmusic دیجی کاران دندانپزشکی شبانه روزی در شمال شرق تهران 22984100